نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات زنان جانباز قزوین
برگی از خاطرات زنان جانباز؛
«صدای غرش هواپیما‌های دشمن که شنیده شد و آژیر خطر به صدا درآمد، ندا را بغل کردم و به سمت پناهگاه فرار کردم. هنوز به محل مورد نظر نرسیده بودم که بمباران هوایی شروع شد و ترکش‌هایش به اطراف خورد و همراه با آن دود، آتش و فریاد‌هایی بود که به آسمان می‌رفت ...» ادامه این روایت خواندنی از جانباز "ندا درویشی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۲۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۷